دوست دارم ۶ تا

دوست دارم عزیز دلم...!

دوست دارم ۶ تا

دوست دارم عزیز دلم...!

و خداحافظ...!

 

تنها دلیلم برای نوشتن او بود

و اینک...

او دیگر نیست!

 

گذشت لحظه های با تو بودن

و در پاییز عشقمان

نامی از دوست داشتن باقی نماند

چقدر زود گذر بود قصه من و تو

و در ان روز که دست بی رحم تقدیر

درو کرد گندمزار دلهایمان را

و تهی شد هم جا از عطر گل عشق

و در کوچ پرنده های غمگبن

در آن کویر آرزو

شاعری دلشکسته و تنها

می نوشت شعری به یاد با هم بودن ها

شعری برای خشکیدن گلهای عشق در مزرعه دوست داشتنها

قطره اشکی به یاد همه خاطره ها...!

 

و ...دوست دارم 6 تا  ُ همیشه  (چون حرف زن یکیه )

 

 

و .. به راستی که چقدر زود ، دیر می شود...!!!

 

 

فعلا... یا حق!

 

نظرات 8 + ارسال نظر
Baran شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 06:23 ب.ظ http://baro0o0o0on.blogfa.com

salam
site ghashangi dary
ye sari ham be man bezani khosh hal misham merc

قهرمان فراموش شده دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 02:03 ب.ظ http://expiredhero.blogsky.com

سلام
کاش مرد نبودم
کاش بر میگشتم به بچگیم تا دوباره آرزو نکنم که یه روز یه مرد بزرگی بشم
و کاش اصلا مردا رو ندیده بودی


تا شاید
الان به حرفام گوش می دادی
نه به عنوان یه مرد که بگی اینم مس بقیه مردا نامرده
نه اینکه طولانی ترین کلمه ای که توی وبلاگم نوشته باشی سلام باشه
نه
میخوام بدونی که من هم مس تو فراموش شدم
و من هم مس تو باز هم عاشقم
اما فکرم پیش اونه
اصلا بقیه برام مهم نیستن
که بگم همه نامردن یا نه
من اونم
اون رو دوست دارم
و برای اون می نویسم
اینو بدون عزیزم

[ بدون نام ] جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 07:33 ب.ظ

سلام
چرا مهم نیست ؟

tali شنبه 1 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 04:18 ب.ظ http://www.harfaye-dele-man.blogsky.com

salam azizam
man update kardam
montazere nazare ghashanget hastam
bodo bia
take care
bye
rasty ghalebeto az koja avordy???

پرنیا چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:28 ق.ظ http://saranjamhaye-bi-anjam.blogsky.com.

مهم نیست یکی غریبتر از همه... چهارشنبه 26 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 10:49 ق.ظ http://arezoo62.mihanblog.com/

سلام دوست عزیز وبلاگ جالبی داری چند بار دیگه هم به وبلاگت فکر کنم اومدم و جز لینکهایم فکر کنم باشی... من از این جمله که ای کاش سرنوشت جز این نوشت... و یا ای کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت متنفرم... چون منو بد جوری دگرگون میکنه و همیشه یک خاطره بد از این جمله در ذهنم میاد یک مطلبم در مورد این مثال نوشتم ولی هنوز در وبلاگ قرارش ندادم...به هر حال به نظر من اگه قرار بود سرنوشت از نو واسم نوشته میشد چه بسا که همون روزهای پر خاطره و شیرین گذشته ام که تنها دل خوشیهام تو این لحظات تنهایی هستن از لیست این سرنوشت بی رحم پاک میشدن... پس دوست من خدا برای هر کارش یک حکمتی داره؟! ولی من خودم هیچ وقت معنی این جمله را نفهمیدم و یا هنوز وقت برای درک این مطلب دارم و آینده مبهم همه چیز را مشخص میکنه...دوست داشتی به من سر بزن... مطالب وبلاگتون به دلم نشست... شاد باشی...

قهرمان فراموش شده جمعه 28 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 09:12 ب.ظ

من دیگر به هیچ چیز مردان ایمان ندارم*****جز یکپارچگی هایشان در نامردی...

نسیم دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 10:41 ب.ظ

rezvan joonam u ke az hale man khabar dari midooni ke manam faramoosh shodam kheili asoon

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد